EN/FA

حکایت هفت اقلیم

در متون قدیمی برخی از فرهنگ‌ها، واژه و همچنین مفهوم «هفت‌اقلیم» و «هفت‌کشور» که هر دو در یک معنی به کار می‌روند،.

هفت‌کشور / هفت‌اقلیم

مفهوم «هفت‌کشور» در بندهش به شرح زیر ذکرشده است:

گوید در دین که زمین سی‌وسه نوع است. هنگامی‌که «تیشتر» آن باران ساخت که دریاها از او پدید آمدند، زمین را همه جای نم بگرفت، به هفت پاره بگسست، دارای زیر و زبر و بلندی و نشیب شد. پاره‌ای به‌اندازه‌ی نیمه‌ای در میان و شش پاره‌ی دیگر پیرامون آن قرار گرفت. آن شش پاره به‌اندازه‌ی خونی رث  است، او آن‌ها را کشور نام نهاد، زیرا ایشان را مرز ببود، چنان‌که پاره‌ای را که به ناحیه‌ی خراسان است کشور َارزَه Arzah، پاره‌ای را که به ناحیه‌ی خاوران است کشور سَوَهSavah ، دو پاره را که به ناحیه نیمروز است کشور فرَددَفش Fraddafsh و ویدَدَفش Vidadafsh، دو پاره را که به ناحیه اباختر است کشور وُروبَرشَن Vorubarst و وُروجَرشَن Vorugarst خوانند. آن را که میان ایشان و به‌اندازه ایشان است، خونی رث خوانند. از این هفت‌کشور، همه گونه نیکی در خونی رث بیشتر آفریده شد.

هنگامی‌که به کتاب «مُعجَم‌البُلدان» اثر «یاقوت حموی» رجوع می‌کنیم، نه‌تنها بنا به آیه‌ی قرآنی، بلکه از زبان بطلمیوس و هرمس و ابوریحان با اصطلاح «هفت‌اقلیم» و «هفت زمین» و «هفت‌کشور» مواجه می‌شویم:

۱. خدای تعالی می‌فرماید: خداوند «هفت‌آسمان» و همانند آن زمین آفریده است. (سوره‌ی طلاق، آیه‌ی آخر)

۲. هرمس می‌گوید «هفت‌اقلیم» در جنوب و «هفت‌اقلیم» در شمال هست، ولی دیگران می‌گویند این سخن پذیرفتنی نیست زیرا دلیلی برای آن وجود ندارد و «هفت‌اقلیم» همه در شمال است.

3 ابوریحان می‌گوید: ایرانیان کشورهای دورادور ایرانشهر را به «هفت‌کشور» تقسیم کرده، به دور هر یک خطی می‌کشند. باری ایشان «انیران» (کشورهای غیر از ایران) را به شش کشور و همه‌ی جهان را به «هفت‌کشور» تقسیم کرده‌اند.

به نقل از تفهیم بیرونی «هفت‌کشور» عبارت‌اند از: کشور نخستین هندوان، دوم کشور عرب و حبشان، سیم کشور مصر و شام، چهارم کشور ایران‌شهر، پنجم کشور صقلاب و روم، ششم کشور ترک و یاجوج، هفتم کشور چین و ماچین.

قابل‌ذکر است که ایران‌شهر کشور مرکزی است و عدد چهار، عدد میانی در میان اعداد از یک تا هفت است